این که بر دستان مردم شهر بدرقه می شود تن گل واژهای شعر من است وبر تابوت گل مجمری از بیت های تن شعر تر است پاره های دل شعر من است که در آسمان شهر چه سبکبال و چه آشنا می رود و بر آغوش خاک شهر،کل گلدان شعر نوی است، که برای همیشه به خواب رفته است پر کشیدن پروانه وجود شاعر معاصر قلم بدستی که قلمش غم از دل هر کودک و جوان و پیر بیرون می کرد را،به همۀ فرهنگ دوستان و مردم حق شناس ایران اسامی تسلیت عرض می کنم (سادات علوی)
این جزر و مد چیست که تا ماه می رود؟ این سان که چرخ می گذرد بر مدار شوم گویی که چرخ بوی خطر را شنیده است آبستن عزای عظیمی است، کاین چنین امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان در کوچه های کوفه صدای عبور کیست؟ دارد سر شکافتن فرق آفتاب
کلمات کلیدی : |
امروز : شنبه 103 آبان 26 ، 7:17 صبح
تقدیم به قیصر امین پور